Web Analytics Made Easy - Statcounter

پسرجوانی که متهم است با فریب سالمندان و تهیه فیلم سیاه اقدام به سرقت اموال و اخاذی از آن‌ها کرده، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

زمستان سال گذشته به دنبال مراجعه چند زن و مرد سالخورده به پلیس و ثبت شکایت مبنی بر سرقت و اخاذی از آن‌ها با شیوه‌ای مشابه فرضیه سرقت‌های سریالی از سوی یک نفر قوت گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مأموران با دستور قضایی شناسایی عامل سرقت‌ها را در دستور کارشان قرار دادند.

بررسی‌های اولیه حاکی از آن بود که افراد مالباخته معمولاً در فضای مجازی یا بوستان‌ها و سفره خانه‌های پایتخت با پسری جوان آشنا و قربانی سرقت او شده‌اند.

یکی از شاکی‌ها که مردی ۷۴ ساله بود در تشریح ماجرا گفت: عصر در پارک دانشجو نشسته بودم که پسری حدوداً ۲۲ ساله به نام نیما کنارم نشست و سر صحبت را باز کرد و یک ساعتی باهم حرف زدیم و گرم گرفتیم و در نهایت به او اعتماد کردم. وقتی می‌خواستم به خانه برگردم به او تعارف کردم و نیما هم همراهم آمد. می‌خواستم شربت درست کنم که او به قصد احترام خواست تا خودش شربت درست کند، اما شربت را که خوردم بیهوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم و صبح به هوش آمدم و متوجه شدم تعدادی از اموال خانه و پول‌های نقدی که در خانه داشتم سرقت شده است.

زن ۶۹ ساله‌ای هم در توضیح شکایتش گفت: در پارک قدم می‌زدم که نیما به سراغم آمد و گفت اگر تنها هستید باهم قدم بزنیم من هم، چون فکر می‌کردم جوان موجهی است پذیرفتم و دو ساعتی باهم قدم زدیم و صحبت کردیم و بعد از آن، چون ماشین نداشت او را به خانه‌اش رساندم، اما با اصرار از من خواست تا چند دقیقه‌ای به خانه‌اش بروم و چای میهمانش باشم. وقتی به خانه‌اش رفتم و چای خوردم بیهوش شدم.. چند ساعت بعد به خودم آمدم و متوجه شدم در داخل خودروام هستم، اما دستبند و گردنبندنم سرقت شده است، اما چند روز بعد نیما با من تماس گرفت و با تهدید به اینکه از من فیلم سیاه تهیه کرده قصد اخاذی داشت.

در ادامه مأموران دریافتند شاکی‌ها همگی اظهار داشتند متهم از آن‌ها فیلم سیاه تهیه و با این ترفند اخاذی کرده است؛ بنابراین در نهایت با مشخصاتی که شاکی‌ها در اختیار پلیس قرار داده بودند نیما شناسایی و بازداشت شد و در همان بازجویی‌های اولیه اتهامش را پذیرفت و در توضیح به مأموران گفت: از وقتی یادم می‌آید فقیر بودیم و حتی یک وعده غذای درست و حسابی نداشتیم که بخوریم. پدرم کارگر فصلی بود و من به ناچار زمانی که ۱۶ ساله بودم از همدان به تهران آمدم تا کار پیدا کنم و کمک خرج خانواده‌ام باشم. یک ماه پس از آنکه به تهران آمدم در یک کارگاه تولیدی مشغول کار شدم و حدوداً ۷ میلیون تومان هم حقوق می‌گرفتم که بخش زیادی از آن را برای خانواده‌ام می‌فرستادم، اما مشکلات من و خانواده‌ام حل نمی‌شد تا اینکه وسوسه سرقت از افراد سالمند به سراغم آمد و با طراحی نقشه‌ای خودم را دانشجو جا می‌زدم و به سراغ‌شان می‌رفتم و پس از فریب دادن‌شان از آن‌ها سرقت می‌کردم. نقشه‌ای که کشیده بودم خیلی کارساز بود و در اغلب مواقع موفق می‌شدم در کمتر از ۲۴ ساعت از طعمه‌هایم سرقت کنم.

معمولاً قبل از رفتن به خانه طعمه‌هایم سعی می‌کردم به بهانه‌ای آن‌ها را وادار به خرید کنم تا رمز کارتشان را متوجه بشوم و بعد از بیهوشی آن‌ها کارت بانکی‌شان را با خیال راحت خالی می‌کردم. اگر هم قرار بود آن‌ها به خانه‌ام بیایند من خانه‌ای یک روزه اجاره می‌کردم و بعد هم از آنجا می‌رفتم. البته تهیه فیلم سیاه هم به این علت بود که مالباخته‌ها از من شکایت نکنند. با اعتراف صریح متهم و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه شاکی‌ها خواستار اشد مجازات برای متهم شدند. یکی از آن‌ها که مرد ۷۵ ساله‌ای بود، گفت: صبح روز حادثه برای خرید وسایل صبحانه به سوپرمارکت رفته بودم که در مسیر با این متهم آشنا شدم او خودش را دانشجو معرفی کرد و گفت اینجا تنهاست وقتی گفت صبحانه نخورده، چون ظاهرش موجه بود دلم برایش سوخت و برایش مقداری خوراکی خریدم. بعد برای صرف صبحانه به خانه‌ام دعوتش کردم او از من خواست تا کاری برایش پیدا کنم که به او گفتم در شهرستان کار سراغ دارم. اما او در چای من قرص خواب آور ریخته و بیهوشم کرد. وقتی بعد از ۳۰ ساعت به هوش آمدم دیدم طلا‌های همسرم، پول نقد و ۸ میلیون تومان از کارت حقوقم، یک دستگاه دریل و کامپیوتر ماشین همسایه‌مان را سرقت و فرار کرده است. چون به دیابت مبتلا هستم بعد از اینکه به هوش آمدم ۳ روز در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شدم.

در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: اتهام تعرض به شاکی‌ها را قبول ندارم. فقط برای اینکه آن‌ها نتوانند از من شکایت کنند از آن‌ها فیلم گرفتم. سرقت‌هایی هم که انجام دادم در حدی که شاکیان ادعا می‌کنند نبوده است.

با پایان جلسه رسیدگی به این پرونده قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: پول نیوز

کلیدواژه: دادگاه دانشجوی قلابی سالمندان متهم سرقت فیلم سیاه شاکی ها سرقت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۲۸۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا

مردی که ساقی محل بوده و مشتری دائمی خود را به قتل رسانده بود، نه در بازجویی و نه در دادگاه اعتراف نکرد و منکر همه چیز شد، اما قضات رای به قصاص او دادند و با تایید این حکم در دیوان عالی، متهم در یک‌قدمی چوبه دار قرار گرفت.

به گزارش همشهری آنلاین، این ماجرای تلخ نیمه شب پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ هنگامی در شهر مرزی سرخس آغاز شد که سرنشینان یک خودرو پیکر نیمه جان و خون‌آلود مردی را شبانه کنار در منزلی داخل یک کوچه انداختند و از محل گریختند.

لحظاتی بعد اهالی منزل که صدای برخورد شیئی با در حیاط را شنیده بودند، سراسیمه از خانه بیرون آمدند و با پیکر فردی به نام «حسین-س» روبه‌رو شدند که از سر و گوش وی خون می‌ریخت. آنها با دیدن وضعیت وخیم این مرد بلافاصله به وی آب نوشاندند و با امدادگران اورژانس تماس گرفتند.

زمان به کندی سپری می‌شد و بستگان و اطرافیان مرد مجروح دقایق سختی را با اضطراب و نگرانی می‌گذراندند تا اینکه خودروی اورژانس و نیرو‌های کلانتری از راه رسیدند و پیکر خون‌آلود را در حالی به بیمارستان لقمان حکیم انتقال دادند که مرد مجروح در پاسخ به این سوال اطرافیانش که چه کسی تو را به این روز انداخت، نام مرد معروف به «گدا و پسرش» را بر زبان راند و گفت:آن‌ها مرا با چوب زدند.

در حالی که تحقیقات گسترده نیرو‌های انتظامی با دستورات قضایی برای ریشه یابی این ماجرای تلخ و دستگیری مرد معروف به گدا که نام شناسنامه‌ای دیگری داشت، آغاز شده بود، اقدامات درمانی به دلیل کمبود برخی امکانات تخصصی در سرخس به نتیجه نرسید و حسین-س به بیمارستانی در مشهد منتقل شد، اما او بعد از حدود یک ماه که در کما به سر می‌برد، چشمانش را گشود و برای مراقبت‌های ویژه به منزل یکی از بستگانش در مشهد رفت، اما چند روز بعد جان سپرد و بدین ترتیب پرونده مذکور رنگ جنایت گرفت.

کنکاش‌های پلیس سرخس در این باره با دستگیری گدا در حالی وارد مرحله جدیدی شد که تحقیقات نشان داد او از توزیع‌کنندگان مواد مخدر است و حسین نیز در حالی برای خرید مواد مخدر نزد او رفته بود که فقط مشتی پول خرد (سکه) در دست داشت.

یکی از مطلعان در این باره به پلیس گفت: من صدای ریخته شدن سکه‌ها روی زمین را شنیدم که موجب درگیری لفظی بین مرد معتاد و ساقی محل شده بود. به همین خاطر هم یک اسکناس هزار تومانی به او دادم تا مواد مخدر را به مرد معتاد بدهد.

در حالی که پزشکی قانونی نیز علت مرگ حسین-س را خونریزی مغزی بر اثر ضربه اصابت جسم سخت تشخیص داده بود، متهم «ع-ز» (ساقی محل) هرگونه درگیری خود با مرد معتاد را انکار کرد و مدعی شد که او فقط ظهر روز حادثه برای خرید تریاک به منزل او مراجعه کرده است.

وی در ادامه اعترافات خود مدعی شد شب حادثه برای خرید میوه و دیگر مایحتاج زندگی بیرون از منزل بوده و ساعت ۲۳ به منزلش رفته است. بررسی‌های بیشتر نشان داد که ماجرای رها شدن پیکر خون‌آلود ساعت ۲۳:۴۵ به پلیس گزارش شده است.

با توجه به تحقیقات تکمیلی در دادسرای عمومی و انقلاب سرخس، این پرونده جنایی با کیفرخواست صادر شده به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قضات با تجربه مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی در مشهد برگزار شد، گدا و پسرش پای میز عدالت نشستند تا به همراه وکلای خود از اتهام قتل عمدی دفاع کنند.

با توجه به حساسیت این پرونده پیچیده جنایی که به کلافی سردرگم می‌ماند، واکاوی تخصصی از سطر به سطر اوراق آن آغاز شد. در نهایت قضات دادگاه سرنخ اصلی آن را در حالی به دست گرفتند که ساقی محل در برابر دلایل انکارناپذیر و استنادات دقیق دادگاه، حیرتزده به وکلا می‌نگریست تا شاید راه چاره‌ای بیابند.

در همین حال قاضی «دنیادیده» به محتویات پرونده و اظهارات شاهدان و مطلعان اشاره کرد که یکی از آنها گفته بود: وقتی ماجرای کتک‌کاری و ضرب و جرح «حسین-س» را شنیدم بلافاصله شبانه به منزل گدا (ع-ر) رفتم که خودروی او مقابل منزلش پارک بود. زمانی که دستم را روی کاپوت خودرو گذاشتم هنوز داغ بود که نشان می‌داد او دقایقی قبل از خودرو استفاده کرده است.

در همین حال یکی از شهود درباره ماجرای شب حادثه به قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: آن شب من مشغول لحاف‌دوزی بودم که فردی با من تماس گرفت و از رها شدن پیکر حسین-س (یکی از بستگانم) خبر داد. وقتی به محل رسیدم آمبولانس اورژانس و پلیس ۱۱۰ هم آمده بودند. از حسین پرسیدم چه کسی تو را زد، او گفت: گدا و فرزندش مرا جای دیگری زدند و با خودرو به اینجا آوردند! من هم بلافاصله با شنیدن نام گدا به در منزل او رفتم که دیدم جلوی در منزلش خیس است، یعنی آب ریخته بودند. وقتی زنگ منزل را به صدا درآوردم، پسرش گفت پدرم خانه نیست، ولی ناگهان پدر او (ع-ز) از در پارکینگ بیرون آمد و با اخم به من گفت با چه کسی کار داری؟ گفتم من از بستگان حسین هستم. او اینجا آمده است؟ گدا در پاسخ گفت یک بار ظهر آمد و تریاک گرفت و یک بار هم نیم ساعت قبل اینجا آمد و بعد از خرید تریاک رفت.

درحالی که ساقی محل فروش مواد مخدر به مرد معتاد را تایید می‌کرد و او را از مشتریان خود می‌دانست، باز هم بر طبل انکار می‌کوبید و همچنان به تناقض‌گویی‌های خود با جملاتی مانند «کی گفته؟» ادامه می‌داد تا اینکه همه ماجرا را در آخرین دفاعیات خود منکر شد. اما قضات شعبه ششم دادگاه که با طمانینه و آرامش به اظهارات متهمان گوش می‌دادند، در نهایت پس از مشورت‌های قضایی رای خود را در این باره صادر کردند.

در این رای که به امضای قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) رسیده، آمده است به نظر دادگاه حسین-س (مقتول) برای خرید مواد مخدر به متهم (ع-ز) مراجعه کرده که از مشتریان همیشگی او بوده ولی پولی به همراه نداشت. به همین خاطر و تحت تاثیر مواد مخدر برای متهم ایجاد مزاحمت کرده است تا جایی که متهم برای رهایی از مزاحمت‌های وی به قصد تنبیه او، نه به قصد قتل، با چوب به سر وی زده است و پس از مشاهده وخامت حال مرد مجروح و برای آنکه این موضوع دامنگیر وی نشود، او را با خودرو به در منزل یکی از بستگانش انتقال داده است تا آنها او را به بیمارستان برسانند و...

در ادامه این رای قاطع که به استدلال‌های دقیق و موشکافانه حقوقی و قضایی گره خورده به ضربه نوعا کشنده اشاره و تاکید شده است: «از آنجا که متهم قصد قتل نداشته، اما ضربه با چوب به سر نوعا کشنده تلقی می‌شود، بنابراین اتهام قتل عمدی وی منطبق بر موازین قانونی است...» به همین دلیل قضات دادگاه ع-ز (متهم) را به قصاص نفس محکوم کردند و رای به تبرئه فرزندش دادند چراکه دلایل کافی مبنی بر مشارکت وی در جنایت وجود نداشت.

با اعتراض متهم و وکلای مدافع به رای مذکور، این پرونده به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد و توسط قضات سپیدموی زیر ذره‌بین قضاوت قرار گرفت، اما آنها نیز با مطالعه دقیق محتویات پرونده به استدلال‌های موشکافانه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند و بدین ترتیب متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

منبع: روزنامه خراسان

tags # اخبار حوادث سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • اهدای ویلچر به خانه سالمندان توسط دانش‌آموزان مدرسه سمای سبز لاهیجان 
  • ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام
  • دستگیری سارق انباری خانه‌ها در تهران
  • اعتراف به ۴۰ فقره سرقت از انباری در شرق تهران
  • شگرد جدید صهیونیست‌ها برای کودک‌کشی در غزه
  • شگرد عجیب یک کلاهبردار برای خرید سکه و طلا
  • ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا
  • کشف ۲۶ فقره سرقت از منازل یکی از شهرک های مشهد
  • کشف ۲۶ فقره سرقت از منازل شهرک سیدی مشهد
  • دستگیری مدیر قلابی کلاهبردار سایت دیوار